فقط یه اشتباه بود همین!!!!


میدونی چرا عاشقت شدم ؟



چون آن زمان من مترسکی بودم که



به دوستی با کلاغها هم رضایت داشت…


نظرات 3 + ارسال نظر
مریم جون شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:55 ب.ظ http://ghasedaktanha70.blogfa.com

گاهی نگاهش که میکنی میبینی
دوستش داری، مهربان است و بی ریا...
در خیالت برای احساست به او،لباس عشق میدوزی!
اما هرجور که اندازه میگیری میبینی به قدوقواره اش نمیخورد
دلگیر میشوی، دوباره محاسبه میکنی
اما...
نه نمیشود، قدوقامت احساست به او، به پای عشق نمیرسد
دوباره اسیر تردید میشوی،
آرام آرام احساست را کنار میزنی ،
و تنها میشوی...
با پیراهنی که هنوز اندازه"هیچکس" نیست!

مریم جون دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:38 ب.ظ http://ghasedaktanha70.blogfa.com

گاهـــﮯ...

گاهـــﮯ בلتــ بهانـــﮧ ـهایــ ﮯ میــ ﮯ گـــیرב

ڪــﮧخوבتـــ انگشتــ بـــﮧ בهآטּ مــﮯ مانــﮯ...

گاهــﮯ בلتنگـﮯ ـهآیــﮯ בآرﮮ

ڪـــﮧ فقط بآیــב فریاבشآטּ بزنــﮯ امآ سڪوتــ مــ ﮯکنــﮯ ...

گاهــﮯ پشیمانــﮯ از کرבه פּ نآکرבه اتــ...

گاهـﮯ בلت نمــﮯ خواهد בیروز را بــﮧ یاב بیاورﮮ

انگیزه ا ﮮبراﮮ فرد ـآ ندارﮮ פּ حال ـهمـ ڪــﮧ...

گاهــﮯ فقط בلت میخواهد زانو ـهایت را تنگ בر آغوش بگیرﮮ פּ

گوشــﮧ ا ﮮگوشــﮧ تریـטּ گوشه اﮮ...!

ڪـﮧ مــﮯ شناسـﮯ بنشینــ ﮯ פּ "فقط" نگاه ڪنــﮯ...

گاهــﮯ چقدر בلت برای یڪ خیال راحت تنگ مــ ﮯشوב...

گاهــﮯ בلگیرﮮ شاید از خوבتـ...

פּ شاید از هر کس בیگری ...


گاهـــﮯ...

حجم ِ בلتنگـﮯ ـهایَـ م

آنقدر زیــآد مـﮯ شـوב

ڪــﮧ دنیــا با تمامـ ِ وسعتش برایَــ م تنگ مـﮯشوב

בلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ گردش ِ روزگارش

بـﮧ مَــ טּ ڪـﮧ رسیـב از حرڪـت ایستاב

مهدی سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:54 ق.ظ http://spantman.blogsky.com

وقتی عاشق میشی تو نظر طرفت حقیر می شی هیچ وقت ب کسی نگو عاشقتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد