وقـــــــــــتی میدآنم
در دنـــــــــــــیآیِ بـــــــــه این بــــــــزرگی
هیچ دلـــــی نیســت کــه بـــرآیِ مـن تنـــگ شـــود...
سلللللللللللاممممم همگی
خیلی وقته نیومدم خوب نمیشد
دلم واسه همه بچه های نت تنگیده چه بامعرفت چه بدون معرفت
خدا روشکر زندگی داره راستو ریس میشه اگه باز چیزی نشه که ر...د...ه... شه توش
خدایییییییییییییییاااااااااااااااااااا عاشقتم
در زندگی زخم هایی هست که با یه چسب زخم ساده خوب میشه ،
بعضیاشونم اصلا هیچ اقدامی لازم ندارن ؛ الکی بحثو عاشقانه نکنید
خخخخخخ
کاش دفتر خاطراتم چراغ جادو بود
تا هر وقت از سر دلتنگی
به رویش دست میکشیدم
تو از درونش با آرزوی من بیرون می آمدی!
نشانه میگیری
سنگ می اندازی و بعد خنده کنان !
لِی .. لِی .. لِی ..
پای میکوبی و میروی !
بد جور با دلم “بــــــــــازی” میکنی !
بوی گند خیانت تمام شهر را گرفته !
مردهای چشم چران
زن های خائن
دخترهای شــ ــهـ ـو تــ ــی
و پسرهای شــ ـهــ ـو تـــ ـی تر!
… پس چه شد … ؟
چیدن یک سیـبـــــــ ـ و اینهمه تقـــاص ؟
بیچاره آدمــــــــــ . . . بیچاره آدمیتــــــــ . . .
در "نقاشی هایم" تنهاییم را پنهان می کنم...
در "دلم" دلتنگی ام را...
در "سکوتم" حرف های نگفته ام را...
در "لبخندم" غصه هایم را..
دل من...
چه خردساااااال است !!!
ساده می نگرد !
ساده می خندد !
ساده می پوشد !
دل من...
از تبار دیوارهای کاهگلی است!!!
ساده می افتد !
ساده می شکند !
ساده می میرد !
ایـــלּ روُزـهـــــآ
*פـآلــ وُ ـهَوآے בِلَمـْ مِثــْلـِ قـآصِـבَڪیستــ
*ڪـِـﮧْ نـَﮧْ פـَتـّے بـﮧْ بــــآבْ ! نَــﮧْ פـَتـّے بـ ﮧْ نَـسیـــم
*بـﮧْ یـڪْ فــوُتـــْـ هَـمــ בِلــْפֿــوُشـْـ اَستـــْ
*بُگـْבֿآریـבْ بـــِـرَوَבْ
مترسک ناز میکند
کلاغ ها فریاد میزنند
ومن
سکوت میکنم
این مزرعه زندگی من است
خشک وبی نشان
.. ♘♗♕♔♗♘♖
♙♙♙♙♙♙♙♙
╗════════╔
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
╝════════╚
♟♟♟♟♟♟♟♟
♜♞♝♛♚♝♞♜
مـــات شــدم از رفـتنت هیــچ مـیز شطرنجے هـم در مــیان نـــبـود !
ایـن وســط فــقط یـک دل بـــود …
ڪه دیگــر نـیست
+دیگر هیچ دلی در میان نیست
دیگر دل ندارم فقط سنگ است
ســـــــــنـــــگ....
،هٍــــی آدم ها...
باور کنیــــد می خواهــــم از شمــــا دورترین بمانــم..
.
نــــزدیک کـــه می شوید،
ســــردی ِ عاطفــــه هایتـــان،
وجودم را می لرزاند..
محـــــضٍ رضای
ِ خــــدا...
دوربمانید....
میدونی چرا عاشقت شدم ؟
چون آن زمان من مترسکی بودم که
به دوستی با کلاغها هم رضایت داشت…
می گویند ضعیف شده ام!
میگویم سنگینی درس هایم است!
اما
نمیدانند سنگینی درس هایی است که از دنیا و آدمهایش گرفتم!!
اینا رو اول بلوگم گذاشتم تا بدونم
وقتی تمام درها روم بسته میشه اینارویادم بیارم
من دوباره همه چیزو درست میکنم
حتی اگه چیزهایی که تا حالابرام مهم بوده دیگه نیست چه مهم چه پیشم